
پس از هماهنگی های لازم با مریسوس عزیز قرار شد من چهارشنبه به شهر چیز رفته نمایم و مریسوس پنج شنبه تشیف فرما شوند که خود تشیف فرمایی ایشونم مقدماتی دل انگیز داشت که باس مفصلا شرح دهم
خلاصه جونم واستون بگه من بعد کارهای خودم بصورت اورژانسی و بدو بدو عصر چهارشنبه به سمت خونه آنشرلی حرکت کردم و
سرشب رسیدم و خلاصه انشرلی رو ملاقات نمودم و کلی ماچ و بوس و بغل و بعله دیگه
وارد خونه شدم همون عطر و بوی همیشکی چند سال قبل توی دماغم پیچید و کلی خاطرات واسم زنده شد
و با انشرلی نشستیم به چایی خوردن و رسیدگی به کارا و سرکشی به کتاباش و کتابخونش و دیدن گلهای زیبای خونه ش
مطلب قدیمی نوشته شده در یکشنبه سوم آذر ۱۳۹۲ ساعت 13:30 شماره پست: 103
,مریسوس ,خونه ,انشرلی ,تشیف ,بدو , ,و کلی , و ,چهارشنبه به ,و بوی
درباره این سایت